۱- گاو نر، نره گاو، ورزا
two bulls and a cow
دو گاو نر و یک گاو ماده
۲- (در مورد نهنگ و فیل و آهو و گاومیش و برخی پستانداران
بزرگ دیگر) نر
a bull elephan
فیل نر، نره فیل
۳- کسی که نسبت به بالا رفتن قیمت سهام خوشبین است (و لذا
سهام میخرد)، کسی که سهام یا اوراق بهادار میخرد تا قیمت آن را
بدین طریق بالا برده و از فروش آنها سود ببرد، در بالا بردن قیمت
سهام کوشیدن، ترقی کردن (قیمت)، (بازار سهام و اوراق بهادار)
روبه ترقی (در مقابل رو به تنزل: bear)، (بازار) داغ
a bull market
بازار رو به ترقی
۴- (در مورد مرد) گاوتن، تنومند، سترگ، گردن کلفت، ستبر سینه،
گنده
through the door came a dark bull of a man
مرد سیه چردهی گاو تنی از در وارد شد.
a bull ladle
یک ملاقهی بزرگ، چمچهی بزرگ
۵- رجوع شود به: ۶ bulldog- رجوع شود به: ۷ bullshit-
(خودمانی) سخن تهی گفتن، چاخان کردن، پوچگویی کردن، چرت گفتن
۸- چرند، چرت و پرت، یاوه، مزخرف
what he had to say was a load of bull
حرفهای او همه مزخرف بود.
۹- (نجوم - با B بزرگ) صورت فلکی (استارگان) ثور ۱۰- (امریکا -
عامیانه) پاسبان، آجان ۱۱- خال هدف
● bull one's way
(علیرغم دشواری) پیش رفتن
he bulled his way homeward through the storm
با وجود طوفان هرطوری بود خود را به منزل رساند.
● bull through
(علیرغم مخالفت) انجام دادن
they bulled the new tax bill through the parliament
لایحهی مالیاتی جدید رابه زور از مجلس گذراندند.
● shoot the bull
(امریکا - خودمانی) گپ زدن، حرف خودمانی زدن
● take the bull by the horns
خطر کردن، با مشکلات و مخاطرات مقابله کردن، از خطر نترسیدن
|