۱- ایمن، مصون
bacteria which are immune to antibodies
باکترهایی که نسبت به پادتنها مصون هستند
immune to diphtheria
مصون نسبت به دیفتری
immune complex
همتافت ایمنی
۲- مستثنی، معاف، بخشوده، به کنار
immune from extra taxation
مستثنی از مالیات اضافی
۳- (معمولا با: against یا from) در پناه، در امان، مورد حراست
the president is immune against legal prosecution
رئیس جمهور در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد.
۴- ناشنوا (نسبت به التماس و غیره)، نفوذ ناپذیر
he is a stubborn man who is immune to pleas
او مردی لجوج است که گوشش به درخواست و تقاضا بدهکار نیست.
|