۱- اخلاقی، فرخویی
a moral obligation
تعهد اخلاقی
a moral story
داستان اخلاقی
moral values
ارزشهای اخلاقی
۲- معنوی، وجدانی
a moral victory
پیروزی معنوی
I have a moral certainty that this prisoner is innocent
برای من وجدانا مسلم است که این زندانی بیگناه است.
۳- عفیف، باعصمت، (از نظر جنسی) نجیب
everything they say about Shamsey is a lie because she is a thoroughly moral lady
هر چه دربارهی شمسی میگویند دروغ است چون او زن کاملا نجیبی
است.
۴- دارای حس تشخیص نیک و بد، دارای قوهی ممیزه
man is a moral creature
انسان موجودی اخلاقی است.
۵- (حقوق - برمبنای مشاهده و قیاس و برداشت شخصی و نه بر
مبنای استدلال و اثبات) نظری و قیاسی ۶- اخلاق
a moral lesson
درس اخلاق
۷- (داستان و شعر) معنی اخلاقی، نتیجهی معنوی
what is the moral of this story?
نتیجهی اخلاقی این داستان چیست؟
the last two lines reveal the moral of the poem
دو سطر آخر، برداشت اخلاقی شعر را ارائه میدهند.
۸- (جمع) اخلاقیات، اصول اخلاقی، باورهای اخلاقی
a code of morals to which all tribe members subscribe
یک دسته اصول اخلاقی که همهی افراد قبیله به آن پای بندند
۹- (نادر) رجوع شود به: ۱۰ morale- (جمع) رجوع شود به:
ethics
mor¯ally, adv.
|