|
۱- روی، بر، بر روی، برفراز
I jumped upon the horse
پریدم روی اسب.
a house built upon a hill
خانهای که برفراز تپهای ساخته شده است
intense sadness fell upon me again
حزن شدید دوباره بر من مستولی شد.
۲- نزدیک، مجاور
summer holidays are upon us
تعطیلات تابستان نزدیک است.
the enemy is upon us
دشمن به ما نزدیک است.
۳- به
upon my honor!
به شرفم قسم!
suddenly we came upon a corpse
ناگهان به یک نعش برخوردیم.
to hit upon a solution
به راه حل رسیدن
۴- در
upon the first opportunity
در اولین فرصت
the enchantment of the scenery is still upon me
اثر سحرآمیز آن منظره هنوز در من وجود دارد.
۵- پس از، متعاقب، پیرو، بعداز
invitations will be sent only upon written request
دعوتنامهها فقط پس از دریافت درخواست کتبی ارسال خواهد شد.
upon Bijhan's death, she married Jallal
پس از مرگ بیژن او با جلال ازدواج کرد.
upon the receipt of this letter ...
پیرو دریافت این نامه ...
۶- دربارهی، مربوط به ۷- به سوی ۸- طبق، بنابر
|